خدا را شكر تا امروز به لطف خدا هيچ نيازي به ديگران پيدا نكردم و اگر هم حمايتي بوده ، همفكري و مشورتي ، كمكي ، حل مشكلي بوده از جانب من به ديگران بوده ، دوست هايي كه داشتم بيشتر نه به خاطر خودم بلكه به خاطر موقعيتي كه داشتم دورم جمع بودند و ضربه هاي زيادي هم به من زدند كه تاوان آن را هم خودم پرداخت مي كنم چون اعتقاد دارم آدم وقتي اشتباهي مي كنه تاوانش را خودش بايد بپردازه ! تو زندگي دوستهاي كمي داشتم چون سعي مي كردم از ميان آدمهايي كه دور و برم هستند بهترينشان را انتخاب كنم اما همه چي مثل زندگي پوچ و بي معناست وقتي سنگ پر زرق و برقي رو پيدا مي كني فكر مي كني طلاست ولي در واقع طلا نيست بلكه فقط ظاهر غلط اندازي داشته ! سعي كردم تا اونجا كه مي تونم درست زندگي كنم و حتي الامكان جواب بدي ها رو با بدي ندم و آدمهايي را كه در حق من نامردي مي كنند رو به خودشون و وجدانشون واگذار مي كنم تا بين وجدانشون و رفتارشون قضاوت كنند و به هيچ چيز تو دنيا اعتماد ندارم چون نتيجه اعتماد كردن و محبت به ديگران را با سيلي پاسخ گرفتم ، گاهي دوست با آدم كاري مي كنه كه هيچ دشمني اون كار رو نمي كرد اينها همه به خاطر سوء استفاده از دوستيها صورت مي گيره و اگر هر كس حد خودش رو حتي در دوستي بدونه مطمئنا" نتيجه اي مثبت در بر خواهد داشت اما افسوس كه اينطور نيست .
Labels: اجتماعی