<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d7895323\x26blogName\x3d%D9%87%D9%85%D8%B3%D9%81%D8%B1\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dLIGHT\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://hamsaafar.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://hamsaafar.blogspot.com/\x26vt\x3d-7349916076664081182', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script>




Previous Posts


Links

Favorite Links

Archives

Support By


همسفر

کمدی و تراژدی
علی کریمی در یکی از بازیهای قبلی با کره جنوبی

در بازی امروز ایران برابر کره جنوبی هنگامی که از دقیقه 15 بازی به جمع میلیونی تماشاچیان تلویزیونی پیوستم و هنگامی که مهاجم ایران توسط دفاع حریف سرنگون شد وخلعتبری نتوانست توپ را به روی دروازه بریزد بنده که برای زدن توپ زودتر از خلعتبری حرکت کرده بودم از ناحیه پاندول کشکول چپ در ناحیه رباط صلیبی کشکک زانو دچار گرفتگی عضلانی و آسیب دیدگی شدم پزشک مربوطه بنده را به مدت سه ماه یعنی تا زمان بازی ایران با کره شمالی که قرار است در خردادماه سال آینده برگزار شوداز همراهی تیم ملی و همچنین از دیدار بازی پرسپولیس در مقابل استقلال منع کرده ولی به هر حال بعد از عملیات ریکاوری اجازه حضور روی نیمکت ( کاناپه ) را در شهرآورد روز جمعه صادر کردند (خیلی که بی مزه نبود ؟ ) √ نگاهی متفاوت به بازی امروز تیم ملی ایران با کره جنوبی : دایی خوش تیپ که هر روز بهتر از دیروز می شه با پالتوی مارک دار یقه پوستی اش و با ریش مدل روز و موهای ژل زده و به نظر با غرور ملی به عنوان سرمربی هدایت تیم ملی ایران رو به عهده داره ، البته نه اینکه تیپ زدن بد باشه که بر عکس به نظر من سرمربی تیم ملی ایران و هر مقام دیگری از ایران باید همینطور هم باشه ، اما تعویض هاش خیلی ناشیانه بود ! اگر روته مولر مشاور تیم ملی نبود چی می شد ؟ ضمن تسلیت به مناسبت درگذشت مادر وحید هاشمیان در بازی برابر کره جنوبی فهمیدیم که ریش اصلا" بهش نمی یاد چون تا زیر چشماش قدرت رشد داره ! کعبی کوچولو رو دوست دارم به خاطر جسارت و جنگندگی اش در بازی ، ضربه ای را که در جام جهانی غیر عمد به صورت فیگو زد و در بازی امروز برابر کره جنوبی بعد از خطا روی بازیکن کره ، مثل مارمولک سریع از قائله فرار کرد بطوریکه داور گمش کرده بود و بازیکنان کره جنوبی کعبی را به داور نشان دادند که با کارت زرد جریمه شد و نکونام بهترین بازیکن میدان موهاش رو عجب مدل شیکی زده بود و فکر کنم ابروهاش رو هم برداشته بود ! گرچه جای علی کریمی خالی بود اما شجاعی تکنیکی جای خالی او را تا حدودی پر کرد و رحمتی دروزاه بان که با چنگ و دندان از دروازه ایران در حالی که جهت باد به ضرر تیم ایران بود محافظت کرد و عقیلی که روی گل کره به ایران مقصر بود و به نظر دفاع مطمئنی نیست ، باقری کاپیتان هم مثل همیشه جنگنده و بازی گردان بود ولی از اون شوتهای قشنگش هنوز خبری نیست برهانی هم صد بار گفتم باز هم می گم روحیه ملی بازی کردن رو نداره درباره اشجاری و غلام نژاد هنوز نظری ندارم و سید جلال حسینی که به نظرم قدرت اول دفاع ایرانه و با غیرت هم بازی می کنه در مقابل بازیکنان متحدالشکل کره جنوبی هماهنگی تاکتیکی خاصی داشتند و پارک بازیکن منچستری در دقیقه 82 سکوت را به نود هزار تماشاگر حاضر و میلیونها تماشاگر تلویزیونی هدیه کرد تا باز هم ایرانیان حسرت پیروزی شیرینشان را با تلخی تعویض کنند و خیابانی هم بعد از این همه گزارش کردن یاد نگرفته که از هدر رفتن توپهای حریف ناراحت نشه و اینقدر نفوس بد به بینندگان القا نکنه ، نکته دیگر تماشاچیان کره بودند که مرد و زن و پسر و دختر قاطی در طبقات ورزشگاه آزادی نشسته بودند در حالی که دخترها و زنان ایرانی هنوز از سعادت تماشای بازی در استادیوم محرومند ! √ دخترک اسکاچ فروش را یادتون هست ؟ ( پاراگراف نهم پست قبل ) اما من از آن روز منتظرم تا بنزین ماشین تموم بشه و باز هم به اون پمپ بنزین برم و دخترک زیبای فقر را ببینم ، انتظار دیدنش را نداشتم وارد پمپ بنزین که شدم این بار چسب زخم می فروخت از دیدنش خوشحال شدم همسرم یک بسته بیسکویت را در مقابل اصرار برای خرید چسب زخم به دخترک داد بیسکویت رو گرفت و به گوشه ای رفت و مشغول خوردن شد ، گرسنه بود ، کاش می دونستم پدر و مادرش کیه کاش می تونستم بیارمش و خرج زندگیش رو بدم چرا مرکزی نیست تا این بچه ها رو جمع کنه و به دردشون برسه تا اینطور مورد سوءاستفاده واقع نشوند ! شاید دفعه بعد بشینیم و درد دلهاشو گوش کنیم ، خدایا مصّبتو شکر . √ کمدی و تراژدی زندگی ما را به هم گره زده است اینها شده اند جزء لاینفک زندگی ما گرچه بعضی موقع نمی دانیم باید واقعا" خندید یا گریه کرد ؟!! √ سوژه برای نوشتن زیاد دارم اما وقت کم ، وارد دهه چهل انقلاب شدیم انقلاب طرفداران و مخالفان خودش را دارد عده ای این طرف شعار همه با هم می آییم و همه با هم آمدیم سر می دهند عده ای طرف دیگر شعار ما هستیم اینکه می آییم و هستیم و می رویم حقیقتی انکار ناپذیر است اما اینکه چگونه ؟ پاسخی است که آینده و تاریخ آن را خواهد نوشت . √ خاتمی می آید بال و پر بگشایید ! شعاری تو این مایه ها بود برای شروع تبلیغات انتخاباتی خاتمی بعدها شد فریبا خاتمی یا به قول خودش تدارکاتچی بحث بر سر آن صحبتهای شیرین اما بی نتیجه است همان شعارهایی که با وعده اصلاح طلبی خون بی گناهانی را پایمال کرد حالا هم می خواهد بیاید با نقابی دیگر یا با القابی دیگر ! آبدارچی یا ... √ آنی روز به روز بزرگ تر می شه این رو از روی نقاشی هاش هم می شه فهمید از طرز حرف زدنش از سوالات متفکرانه اش و از جوابهای دقیقش !

مربی مهد کودک آنی از نیم رخ و خودش گوشه پایین سمت راست  و گوشی موبایل بالا سمت راست و کتاب بالا سمت چپ ضمنا یک خال روی صورت مربی اش هست برای تشخیص صورت مربی از نیم رخ باید کمی دقت کنید این هم خانواده سه نفره ما

Labels:


Referring Sites

referer referrer referers referrers http_referer
©2004-2012 Hamsaafar - Weblog - All Rights Reserved