<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d7895323\x26blogName\x3d%D9%87%D9%85%D8%B3%D9%81%D8%B1\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dLIGHT\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://hamsaafar.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://hamsaafar.blogspot.com/\x26vt\x3d-7349916076664081182', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script>




Previous Posts


Links

Favorite Links

Archives

Support By


همسفر

اينجا تهران است يا جنگل ؟

با احترامي كه براي تمام شهروندان تهراني كه البته هنوز گوشه اي از حرمت و شخصيت انساني در آنها وجود دارد براي بقيه كساني كه شعورشان به اندازه يك ارزن هم نيست تاسف مي خورم ! بيشتر از همه سوژه اي كه مرا وادار كرد تا به نوشتن اين پست بپردازم ديدن صحنه اي در تقابل دو راننده بود . ماجرا از اين قرار بود كه راننده آژانس پيكان ظاهرا پس از برخورد به اتومبيل پرايد بدون توجه به اتفاقي كه افتاده مسير خود را طي مي كند و راننده پرايد پس از تعقيب اتومبيل ضارب جلوي اتومبيل وي مي پيچد و با چماق تراشيده باريكي به سمت راننده آژانس مي رود در همين حين راننده آژانس هم با چيزي شبيه به گرزهايي كه انسانهاي اوليه از آن استفاده مي كردند به سمت مهاجم حركت كرد و خدا رحم كرد كه پليس همان لحظه رسيد كه در غير اينصورت شاهد درام ترين و تاسف آورترين صحنه زندگي ام مي شدم ! آخر چرا ؟ چرا اين مردم اينطوري شدند ؟ همه به خون هم تشنه اند ؟ آدمي پيدا نمي شود كه كمي بر اعصابش مسلط باشد و مشكلات پيش آمده را با خونسردي حل كند ! مردم هم اكثرا"‌ تماشاچي هاي خوبي براي ديدن صحنه هايي از اين قبيل هستند ! آدم ناخوداگاه به ياد زماني مي افتد كه انسانهاي اوليه زندگي مي كردند زماني كه نه قانون بود نه هيچ چيز ديگر ! نمي دانم واقعا"‌اينجا شهر است يا جنگل ؟ در جنگل هم حيوانات اينطور به جان هم نمي افتند ! هميشه ادعا مي كنيم كه ما از نسل كوروشيم و تمدن 2500 ساله داريم ، زماني كه در هيچ سرزميني اثري از تمدن و حقوق انسانها نبود ما اول بوديم اما از اين حقيقت غافل شديم كه از همان زماني كه كوروش مرد شمارش معكوس براي ما آغاز شد و ما به سمتي رفتيم كه همه حرمتها و شعارهاي اسلافمان را زير پا بگذاريم و بي فرهنگترين انسانهايي باشيم كه حتي حقوق شهروندي را نمي دانيم و دوست داريم براي اينكه به هدفمان برسيم خون ديگران را در شيشه كنيم .

Labels:

خداحافظ جام جهاني

ديگر عادت كرده ايم كه نيامده برويم ! همه مي دانند كه تيم ايران داراي بازيكنان با استعدادي است كه با مديريتي توانمند قادر به پيشرفت است اما اين مديريت كي مي خواهد سايه اش را بر فوتبال ايران بياندازد هم از آن آرزوهاي ظاهرا دست نيافتني است ! اينكه هميشه دستهاي پنهاني در فوتبال ايران تصميم گيرنده است و مسائل حاشيه اي هميشه گريبانگير تيم ملي ماست از جمله بحثهايي است كه دست از سر فوتبال ما بر نمي دارد خيلي ها بازي ايران و پرتغال را تماشا نكردند چون از قبل مي دانستند كه ايران قادر نيست از سد اين تيم قدرتمند بگذرد تيمي كه حتي يك مربي بدنساز ندارد و سرمربي اي دارد كه راحت بر نيمكت مربي گري اش تكيه مي زند و بازي را تماشا مي كند ، ملت ايران كسي را مي خواهد كه آنها را به آرزوي بزرگشان برساند تيمي بسازد كه وقتي در برابر تيمهاي بزرگتر قرار مي گيرد مورد تمسخر و پوزخند بازيكنان تيم مقابل قرار نگيرد ! مربي اي داشته باشد كه بازيكنان را از خارج از زمين تشويق به مبارزه كند ! و البته وقتي به قرارداد و دلارهايش فكر مي كند به احساسات 70 ميليون نفر هم فكر كند كه عاشقانه خواستار سرافرازي و پيروزي تيم ايرانند ، ايران بايد تيمي داشته باشد كه در خور نامش باشد ! بايد براي اين تيم خرج كرد ‌، هزينه كرد‌ ، حداقل يك استاديوم استاندارد ، يك زمين مناسب و يك مربي بزرگ كه صاحب سبك باشد فراهم كرد ، از بازيكناني استفاده كرد كه تاريخ مصرفشان نگذشته باشد و بتوانند حداقل ذره اي براي تيم مفيد باشند ، بهرحال حتما بايد باشند كارشناساني كه نظرشان صائب باشد و وابسته به فلان جناح نباشد و برنامه ريزي كنند تا در آينده با غرور و غيرت مردم ايران اينگونه بازي نشود .

پ . ن : بهترين بازيكن ايران به نظر من وحيد هاشميان بود .

Labels:

باقلوا استانبولي
براي ديدن بزرگتر عكس اينجا را كليك كنيد

دوستي چند سال پيش از تبريز نوعي باقلوا آورد كه از نسل باقلواهاي استانبولي بود و من عاشق شيريني به نحوي مجذوب اين شيريني شدم كه روزها را به اميد روزي كه به تبريز بروم و با خوردن اين باقلوا ها دلي از عزا در بياورم ثانيه شماري مي كردم بهرحال فرصتي دست داد كه راهي تبريز بشوم و علاوه بر ديدن دوستاني كه در آنجا داشتم مقداري از اين شيريني لذيذ را با خود بياورم از غذا يك روز را به تست كردن باقلوا هاي موجود در شيريني فروشي هاي شهر پرداختم و نهايتا" يك شيريني فروشي به نام جام جم واقع در بلوار 29 بهمن تبريز بيشتر از ساير شيريني فروشيها كه به طبخ اين نوع شيريني مي پردازند نظرم را جلب كرد البته با نشاني كه قبلا از اين شيريني فروشي داشتم موقعيتش براي خريد و سفارش تثبيت شد و تفاوت باقلواي شيريني فروشي جام جم با ساير جاها شيره اي خامه اي بود كه باقلوا ها در جعبه روي آن قرار داشتند و لذت خوردن را دو چندان مي كرد به نظرم اگر شما هم يكبار طعم اين باقلوا را بچشيد هيچ شيريني جاي آن را براي شما پر نخواهد كرد اين باقلوا داراي طعمهاي پسته اي و گردوئي و ... مي باشد ، در هر كجاي تهران كه باشيد شيريني فروشي جام جم البته پس از واريز وجه به حساب ، سفارش شما را برايتان خواهد فرستاد مشخصات شيريني فروشي جام جم در زير آمده است : تبريز – بلوار 29 بهمن روبروي صدا و سيما باقلوا استانبولي جام جم – تلفن : 3305226 با واريز وجه به حساب سيباي 0100139279007 بنام علي ميلاني سفارش باقلواي شيرعسلي براي شهر تهران پذيرفته مي شود .

اين هم چند عكس از مقبره الشعرا (شهريار) و مسجد كبود تبريز ( ضمنا تو اين عكسها مي تونيد كيفيت تصوير گوشي w800 رو ببينيد ) :

مسجد كبود تبريز مقبره الشعرا مزار شهريار

Labels:


Referring Sites

referer referrer referers referrers http_referer
©2004-2012 Hamsaafar - Weblog - All Rights Reserved