<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d7895323\x26blogName\x3d%D9%87%D9%85%D8%B3%D9%81%D8%B1\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dLIGHT\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://hamsaafar.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://hamsaafar.blogspot.com/\x26vt\x3d-7349916076664081182', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script>




Previous Posts


Links

Favorite Links

Archives

Support By


همسفر

حكم
حكم كيميايي

نكته اول : شايد من توانايي درك فيلمها را ندارم و شايد بوي گندي كه در حد بوي ماهي مرده بود و متعلق به سه چهار جوان صندلي جلو در سينما ايران بود نگذاشت تا تمام حواسم را روي فيلم متمركز كنم ! اما پس چرا بقيه تماشاگران نيز همين نظر را داشتند كه اين فيلم صرفا" به خاطر بهره بردن از چندين چهره شاخص و خوش قيافه به فيلم اول سينماها تبديل شده و شايد مكان پرفروش ترين فيلم در حال اكران را نيز به خود اختصاص دهد و شايد به دلايلي ديگر سيمرغ بلورين بهترين ... را هم در جشنواره ها از آن خود كند وگرنه نه فيلم نامه جذابي داشت ، نه جلوه هاي ويژه و نه صحنه اي اكشن و نه صداي بازيگران به وضوح شنيده مي شد و نه موضوعي واقعي و جز چند تيكه چندش آور و 18+ چيز ديگري نداشت ! به نظر مي رسد كيميايي با اين فيلم حكم خودش را هم صادر كرد ، اوج فاجعه را زماني فهميدم كه ، در پايان فيلم پولاد كيميايي (محسن) توسط عزت اله انتظامي (رضا معروفي) به قتل رسيد و تماشاگري به تمسخر سوت و دست مي زد . وگرنه در تمام دقايق فيلم همه مبهوت و محو تماشاي فيلم بودند ! اما پس آن يك ساعتي كه در صف تهيه بليط ايستادم و آن صفهاي طولاني كه هر روز مقابل باجه بليط فروشي مي ديدم براي چه بود ؟ حدود دوساعت فيلم كه بطرز وحشتناكي مثل سريالهاي تلويزيوني آن را كش داده بودند و خدا مي داند كه چه مقدار آن هم سانسور شده بود . شخصي مي گفت : براي اينكه از فيلمهاي سانسور شده سر در بياوري و ماجراي فيلم را بفهمي بايد قوه تخيل قوي اي داشته باشي ! ظاهرا" بنده و ديگر تماشاگران گول حضور بازيگران مطرح را در اين فيلم خورديم . نكته دوم كه مي خواهم به آن اشاره كنم اين است كه در اين شهر نه تنها هيچ اقدامي براي تاسيس سينما هاي جديد و استاندارد نمي كنند بلكه بعد از تخريب دو سينماي آزادي و شهر قصه نيز هيچ اقدامي در جهت جايگزيني آنها نكردند و سينماهاي موجود نيز هيچ نشاني از يك مكان فرهنگي استاندارد ندارد و اكثر سينماهاي موجود خارج از استاندارد هستند كه حتي تهويه هوا كه مهمترين مساله است در آنها به خوبي صورت نمي گيرد و بليط فروش هاي سينما هم كه زورشان مي آيد حتي زبانشان را بچرخانند ، اميدوارم متوجه منظورم شده باشيد و به نظر من يك مجموعه براي اين كه كامل و عامه پسند باشد بايد تمام عوامل را با هم و يكجا داشته باشد.

Labels:

خداحافظ منوچهر نوذري
منوچهر نوذري

حتي درگذشتش را حادثه اي ديگر تحت شعاع قرار داد بعد از گذشت ساليان متمادي در عرصه هنر و اينكه هيچ مرجع و مقامي از اين چهره مردمي حمايت نكرد و در برنامه تلويزيوني چهره هاي ماندگار نيز نامي از وي برده نشد در واپسين لحظات حياتش خود به سخن آمده و از سوابق كاري اش صحبت به ميان آورد كه " ايها الناس من بودم كه اولين بار در تلويزيون ايران گفتم اين جعبه اي كه من را در آن مي بينيد تلويزيون است من بودم كه آقاسي را به جامعه هنري معرفي كردم من بودم ... " يك عمر اينكه فقط به اميد مردم و با عشق به مردم زندگي كني كار ساده اي نيست به قول يكي ديگر از هنرمندان كه مي گفت : " هنرمندان با كمترين توجه هم شاد مي شوند " آنطور كه شنيده ام بسياري از هنرمندان پيشكسوت وضع مالي مناسبي ندارند اما دست مريزاد دارد به آناني كه شرايط را بر آنان تنگ مي كنند ، مگر عده اي چه كرده اند كه بايد هميشه مغضوب باشند و عده اي ديگر ... آيا يك هنرمند يك آدمي كه مي آيد و 50 سال را با مردم زندگي مي كند خاك صحنه را مي خورد با مردم مي خندد و گريه مي كند و مخصوصا" اكثر فعاليتش در جهت شاد كردن مردم هست آن هم در جامعه اي كه شادي كردن و شاد شدن به نوعي عقده تبديل شده و تقريبا" گم شده به اندازه يك فوتباليست و ورزشكار و ... ارزش تشويق و كمكهاي مالي ندارد ؟ اما نوذري 2 سال را به علت بدهي مالي در زندان سپري كرد به او حتي حق الزحمه بازي در سريالش را پرداخت نكردند ! اما هيچ چيز اين واقعيت را نمي تواند كتمان كند كه نوذري از جنس مردم بود و گرچه 104 نفر در حادثه اي دهشتناك به ديار باقي شتافتند و گرچه مرگ هيچ انساني ديگران را شاد نمي كند اما در اين ميان نوذري را نيز نبايد فراموش كرد ، او هم شهيدي در عرصه هنر است او كه عمرش و جانش را در راه مردم و براي مردم از دست داد . اما آنان كه مسئول هستند ومي توانند خدمتي بكنند بدانند كه هنوز هستند كساني كه بايد بيشتر از اين به آنها بها داد ، جمشيد مشايخي ، عزت اله انتظامي ، محمد علي كشاورز و ... فراموشتان نشود اگر امروز خدمتي نكنيد فردا دير است ... روحش شاد و يادش گرامي .

Labels:


Referring Sites

referer referrer referers referrers http_referer
©2004-2012 Hamsaafar - Weblog - All Rights Reserved