نكته اول : شايد من توانايي درك فيلمها را ندارم و شايد بوي گندي كه در حد بوي ماهي مرده بود و متعلق به سه چهار جوان صندلي جلو در سينما ايران بود نگذاشت تا تمام حواسم را روي فيلم متمركز كنم ! اما پس چرا بقيه تماشاگران نيز همين نظر را داشتند كه اين فيلم صرفا" به خاطر بهره بردن از چندين چهره شاخص و خوش قيافه به فيلم اول سينماها تبديل شده و شايد مكان پرفروش ترين فيلم در حال اكران را نيز به خود اختصاص دهد و شايد به دلايلي ديگر سيمرغ بلورين بهترين ... را هم در جشنواره ها از آن خود كند وگرنه نه فيلم نامه جذابي داشت ، نه جلوه هاي ويژه و نه صحنه اي اكشن و نه صداي بازيگران به وضوح شنيده مي شد و نه موضوعي واقعي و جز چند تيكه چندش آور و 18+ چيز ديگري نداشت ! به نظر مي رسد كيميايي با اين فيلم حكم خودش را هم صادر كرد ، اوج فاجعه را زماني فهميدم كه ، در پايان فيلم پولاد كيميايي (محسن) توسط عزت اله انتظامي (رضا معروفي) به قتل رسيد و تماشاگري به تمسخر سوت و دست مي زد . وگرنه در تمام دقايق فيلم همه مبهوت و محو تماشاي فيلم بودند ! اما پس آن يك ساعتي كه در صف تهيه بليط ايستادم و آن صفهاي طولاني كه هر روز مقابل باجه بليط فروشي مي ديدم براي چه بود ؟ حدود دوساعت فيلم كه بطرز وحشتناكي مثل سريالهاي تلويزيوني آن را كش داده بودند و خدا مي داند كه چه مقدار آن هم سانسور شده بود . شخصي مي گفت : براي اينكه از فيلمهاي سانسور شده سر در بياوري و ماجراي فيلم را بفهمي بايد قوه تخيل قوي اي داشته باشي ! ظاهرا" بنده و ديگر تماشاگران گول حضور بازيگران مطرح را در اين فيلم خورديم . نكته دوم كه مي خواهم به آن اشاره كنم اين است كه در اين شهر نه تنها هيچ اقدامي براي تاسيس سينما هاي جديد و استاندارد نمي كنند بلكه بعد از تخريب دو سينماي آزادي و شهر قصه نيز هيچ اقدامي در جهت جايگزيني آنها نكردند و سينماهاي موجود نيز هيچ نشاني از يك مكان فرهنگي استاندارد ندارد و اكثر سينماهاي موجود خارج از استاندارد هستند كه حتي تهويه هوا كه مهمترين مساله است در آنها به خوبي صورت نمي گيرد و بليط فروش هاي سينما هم كه زورشان مي آيد حتي زبانشان را بچرخانند ، اميدوارم متوجه منظورم شده باشيد و به نظر من يك مجموعه براي اين كه كامل و عامه پسند باشد بايد تمام عوامل را با هم و يكجا داشته باشد.
Labels: هنری و فیلم