<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d7895323\x26blogName\x3d%D9%87%D9%85%D8%B3%D9%81%D8%B1\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dLIGHT\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://hamsaafar.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://hamsaafar.blogspot.com/\x26vt\x3d-7349916076664081182', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script>




Previous Posts


Links

Favorite Links

Archives

Support By


همسفر

( Antalya ) آنتاليا
عكس پاناروما از جنوب آنتاليا

سفر رفتن خود مقدمات و دنگ و فنگهايي دارد ، آن هم در بازار مكاره اي كه آژانس هاي مسافرتي و دلان مسافرت فرنگ براي ما ساخته اند براي همين بعد از اين كه قصد سفر مي كنيد يافتن آژانس مسافرتي كه تور مناسب با خدمات خوب ارائه كند غنيمت است براي همين بهتر است قبل از سفر از كساني كه سفرهايي مشابه داشته اند تحقيق كنيد و از كم و كيف و نوع خدماتي كه ارائه مي شود اطلاعاتي حاصل كنيد تا سفر شيريني را پيش رو داشته باشيد بهر حال ما از دو هفته پيش كه براي تهيه بليط تور به آژانس مسافرتي رفته بوديم مشغول راست و ريست كردن مقدمات سفر بوديم طبق گفته آژانس قرار بود يكهفته قبل از حركت با ما تماس بگيرند تا جهت دريافت بليط مراجعه كنيم ، اما دقيقا" روز قبل از سفر موفق به اخذ بليط ها از آژانس شديم ازيكماه قبل تر هم جستجو براي يافتن تور خوب با قيمت مناسب و ديدن آگهي هايي كه هر روز در روزنامه همشهري چاپ مي شود آغاز شده بود قيمتها واقعا" متفاوت بود تا حدي كه براي بعضي آژانس ها تا صد هزار تومان تفاوت قيمت وجود داشت البته مسئولان آژانس ها علت تفاوت قيمت را نوع پرواز اعم از اينكه با Iran Air يا Atlas يا Turkish Air يا Fly Air باشد و هتل فلان و بهمان و چند ستاره باشد معرفي مي كردند گرچه در موارد مشابه هم هر آژانسي قيمت متفاوتي داشت ، خلاصه اينكه با رفتن به سرچ گوگل جستجو آغاز شد و هتل چهار ستاره اي با خدمات All Inclusive (يعني هتل با صبحانه و نهار و شام و نوشيدني و يك گشت و بردن به مراكز خريد ارزان شهر ) ارائه مي داد انتخاب شد (گرچه بعدا" متوجه شديم كه خدمات All Inclusive سبب گراني تور مي شود در حالي كه شما مثلا هيچ وقت نهار را در هتل نيستيد )‌ البته از دوستان و آشنايان هم اطلاعاتي كسب شده بود و پروازمان براي پرواز Fly Air كه پرواز هواپيمايي تركيه بود و براي يك هفته انتخاب گرديد پرواز براي روز چهارشنبه و برگشت هم چهارشنبه بعد ، ما چهار نفر بوديم من و عليرضا و همسرانمان ، ظاهرا" به علت دستوري كه احمدي نژاد داده بود پرواز مستقيم ايران به آنتالياي تركيه ممنوع شده و علت كمرنگ شدن آگهي هاي روزنامه همشهري و تبليغات سفر به آنتاليا همين است ؛ كه البته آژانس هاي مسافرتي كه خدمات چارتر ارائه مي كنند هميشه راهي براي اينگونه مسائل دارند براي همين پرواز ايران – آنتاليا در Adana به زمين مي نشيند و بعد از توقفي نيم ساعته به سمت آنتاليا حركت مي كند به همين علت تبليغات كوش آداسي كمي پررنگتر از آنتاليا ديده مي شود گرچه پروازهاي كوش آداسي هم مستقيم به كوش آداسي نمي رود و در اسپارتا كه تقريبا سه ساعت با كوش آداسي با اتوبوس راه است به زمين مي نشيند ، اواسط شهريور است و آنتاليا به علت ساحل معتدل مديترانه اي كه بيشتر اوقات سال در سواحل آن مي شود به گشت و گذار و شنا پرداخت در مقابل كوش آداسي ترجيح داده شد قبل از سفر هر چه در اينترنت مي گشتم نتوانستم اطلاعات دقيقي از آنتاليا و كوش آداسي بدست بياورم براي همين تصميم به نوشتن اين سفرنامه كردم تا شايد براي كساني كه قصد سفر به آنتاليا و كشور تركيه Turkey را دارند مفيد واقع شود . پرواز 11 صبح بود و ما بايد دو ساعت قبل در فرودگاه امام خميني بوديم از شب قبل با تاكسي تلفني كه نزديك منزلمان بود تماس گرفتم و قرار شد كه تاكسي ساعت 7 صبح دنبالمان بيايد و هزينه اين مسافت را 15 هزار تومان اعلام كرد ساعت 8 به فرودگاه رسيديم عليرضا و همسرش هم آمدند بعد از دادن بار و ارائه گذرنامه و ثبت خروج از كشور و بازرسي بدني ( پس از در آوردن كمربند و ساعت و عبور از چهارچوب كنترلشان ) و انجام تشريفات فرودگاه به سمت هواپيما حركت كرديم گذشته از دور بودن فرودگاه امام نسبت به مهرآباد اما اين فرودگاه كلاس مخصوص به خود را داشت همه چيز در دسترس بود و از گيت ورودي وارد هواپيما شديم نيروهاي سپاه در تمام نقاط فرودگاه به چشم مي خوردند چون امنيت اين فرودگاه به نيروهاي سپاه سپرده شده است . با يك ساعت تاخير هواپيما از زمين بلند شد يعني ساعت 12 ، الان يك ساعت از پرواز مي گذرد و ما بالاي ابرها سير مي كنيم ساعت 12:15 روز چهارشنبه است ساندويچ نان و پنيري را خانمهاي مهماندار ترك در بين مسافرين پخش مي كنند و ما به خيال پيش غذا صرف مي كنيم اما با اعتراض خانمي كه مي گويد پس نهار چي ؟ و مهماندار ترك در پاسخش مي گويد همين نهار است ! سرويس مناسب در پروازهاي ايران اير را به رخ آنها مي كشيم و مي فهميم كه نان و پنير نهار امروزمان است كه با كوكا صرف كرديم ! اگر با پروازهاي ايران اير سفر كرده باشيد مي دانيد كه غذاهايي كه آنها مي دهند واقعا" مفصل و مناسب است چيزي كه در اين هواپيماي ترك نديديم . بهر حال اينجا فقط صداي باد است و پنجره اي رو به آسمان ... اينجا بالاي آسمان هم ايرانيها مثل پايين هستند انگار نه انگار كه هواپيماست بعضي ها بچه بغل كرده اند و دارند با پياده روي آنها را مي خوابانند ، اكيپهاي خانوادگي هم كه دور هم جمع شده اند و مهماندار ترك مرتب در حال تذكر دادن است ( ! You Can Sit )و حتما" در دلش به اين فرهنگ عجيب و غريب و به هم پيچيده مي خندد . ساعت 14:30 هواپيما در آدانا به زمين نشست و بعد از توقفي نيم ساعته دوباره به سمت آنتاليا پرواز كرد ساعت 15:30 به فرودگاه آنتاليا رسيديم يعني اين پرواز كلا" سه ساعت و نيم طول كشيد . فرودگاه امام يا همين فرودگاه مهرآباد خودمان واقعا چيزي از فرودگاه آنتاليا كم نداشت و شايد تميز تر و مرتب تر و منظم تر بود ، از دالان خروجي هواپيما به سمت سالن فرودگاه حركت كرديم گيت ورودي و ثبت ورود به كشور تركيه و شهر آنتاليا پشت خط قرمز منتظر مي شديم و يك نفر يك نفر به سمت باجه مربوطه حركت مي كرديم اينجا هيچ فرقي با فرودگاههاي ايران نداشت مگر همان نداشتن محدوديت براي حجاب خانمها و حتي آقايان از تمام مليتها با انواع پوشش ها كه آزادانه در حال ترك يا ورود به فرودگاه بودند ، لباسهاي متنوع ، رنگهاي شاد و تبليغات و پوسترها ، تنها وجه متمايز اين فرودگاه با فرودگاههاي ايران بود .

Free Shop Airport فرودگاه آنتاليا

پس از تحويل گرفتن چمدان ها ، خارج از فرودگاه تورهاي مختلف با پلاكارد مربوط به شركت توريستي كه براي آن كار مي كردند منتظرمان بودند ، ليدر تورمان را پيدا كرديم ، Voucher رزرو هتل را كه در تهران از آژانس گرفته بوديم ارائه داديم و او ما را به سمت اتوبوسي كه ما را به هتل مي رساند همراهي كرد . از فرودگاه تا هتل راه زيادي نبود حدود نيم ساعت طول كشيد تا به هتل رسيديم در اين فاصله ليدر تورمان اطلاعات مختصري از شهر آنتاليا به ما داد از جمله اين اطلاعات اين بود كه آنتاليا از نظر خريد شهر گراني است و قيمتهاي اجناس قيمتهاي كاذبي است و اگر براي خريد رفتيد تا مي توانيد چونه بزنيد در همين حين هم برنامه اي را براي يك هفته اقامت در آنتاليا ارائه كرد . هواي آنتاليا گرم بود حدود 40 درجه سانتيگراد اما باد خنكي كه مي وزيد اين گرما را قابل تحمل مي كرد از اين گذشته رطوبت هوا هم بر خلاف اتنظار خيلي زياد نبود ، به هتل رسيديم و منتظر تحويل اتاق شديم طبق اطلاعاتي كه از تهران گرفته بوديم اتاق رزرو شده بود اما بعدا" فهميديم كه رزرو اتاق همزمان با ورود مسافر و به علت آشنايي ليدر با پذيرش هتل صورت مي گيرد فرمهايي را دادند كه پر كرديم و دستبندي پلاستيكي قرمز رنگ دادند كه وقتي بستيم تا روز آخر دستمان بود و باز نمي شد و شناسائي ما در هتل با همين دستبندها بود ، اتاقهايمان را بعد از حدود يك ساعت تحويل دادند انتظارش را نداشتم وارد اتاق كه شديم و پرده را كنار زديم با صحنه اي دلپذير روبرو شديم پنجره اي بود رو به درياي زلال آبي مديترانه . بعد از كمي استراحت به لابي هتل برگشتيم و با كمال تعجب عليرضا را ديديم كه به اتفاق همسرش ناراحت نشسته اند و متوجه شديم كه اتاقي كه به آنها دادند خيلي بد است و در همان ابتدا از ورود به اتاق امتناع كردند كه ليدر تور قول داد فرداي آن روز اتاق آنها را عوض كند . داخل هتل از تمام مليتها ديده مي شدند آن طور كه بعدا" فهميدم بيشتر مسافرين هتل يعني حدود 60 درصد ايراني و 20 درصد روس و مابقي از كشورهاي روماني ، آلمان ، آلبانِي و فرانسه بودند .

پذيرش هتل

به علت وجود استخر داخل هتل و سرسره آبي اكثر مسافرين در حال شنا و حمام آفتاب بودند ، ساعت نهار گذشته بود اما در گوشه و كنار هتل اثراتي از پذيرايي از مسافرين ديده مي شد كه ما هم از پيراشكي هاييش بي نصيب نمانديم .

حمام آفتاب در هتل

آزادي و آرامش دو مساله اي كه شديدا" به آن محتاج بوديم اين جا هست ، اينجا بهشت روي زمين است . ساعت هفت و نيم شب ساعت شام بود و ما از وفور نعمت و غذاهاي متنوع نهايت استفاده را برديم اينجا جوي شراب جاري و حوريان و غلمان در رفت و آمدند كه البته از اين بين ما تنها بار هتل را انتخاب كرديم .

شراب قرمز

ميني ديسكو برنامه هر شب بود براي كودكان ، دو Baby sitter زيبا در هتل مي گشتند و با صداي بلند كودكان را صدا مي كردند ( Hello Kids ) و دستهايشان را مي گرفتند و به محل ميني ديسكو مي بردند بعد با آهنگهاي شاد و زيبايي كه دي جي پخش مي كرد مي رقصيدند و شعر مي خواندند صحنه هاي چشم نوازي بود خلاصه و جاي آني من خالي بود .

بعد از ميني ديسكو برنامه تاتر و سپس برنامه ديسكو بزرگترها ساعت حدود 10 شب بود ، شب اول بود و ما گرم گرم از ورود به دنيايي كه تا امروز نديده بوديم ، دو ساعت تمام رقصيديم باز هم ايرانيها در اين بين كاملا" متمايز بودند آهنگهاي ايراني شور ديگري به صحن ديسكو داده بود و تمام مليتها با آهنگهاي شاد ايراني از خواننده هايي مثل نوش آفرين ، منصور ، نيما و ... مي رقصيدند ، آتش بازي بر روي درياي مديترانه هم جلوه خاصي به آسمان آبي و تاريك آنتاليا داده بود ، ساعت 12 شب بود و ما خسته از سفر و هر آنچه خوانديد خوابيديم .

روز دوم : ( تور Rafting ) صبح روز دوم بعد از صرف صبحانه سلف سرويس هتل براي رفتن به تور Rafting مهيا شديم اتوبوس حدود يك ساعت بطرف خارج شهر حركت كرد و از مسيرهايي مانند جنگلهاي دوهزار بالا رفت و در بالاترين نقطه محلي بود كه ابتدا جليقه هاي نجات و يك عدد پارو به ما تحويل دادند و ما را دوباره سوار اتوبوس كردند و يك كيلومتر جلوتر در جايي كه بايد سوار قايقهاي بادي مي شديم پياده مان كردند قبل از ورود به قايقها با قاچ هاي خنك هندوانه از ما پذيرايي شد ، ظرفيت هر قايق 10 نفر بود و بايد گروه هاي 10 نفري تشكيل مي داديم گروه ها هم به اين ترتيب بود كه هر چه تعداد مردها بيشتر بود از نظر قدرت پارو زدن بهتر بود همه مي خواستند گروه شان اول از همه بدون بچه باشد و بعد آقايان در آن بيشتر باشند ، گرچه بعدا " فهميديم بعضي از همين آقايان دست كمي از خانمها نداشتند و شايد خانمها در بعضي موارد بهتر كار مي كردند . بهر حال گروه ها تشكيل شد و سوار قايق شديم و رودخانه خروشان ما را از بالاي كوه در محلي به نام بش گوناك لار به پايين كوه هدايت مي كرد هر قايق هم به اصطلاح يك كاپيتان داشت كه هدايت قايق را بر عهده داشت و مي گفت كجا پارو بزنيم و راهنمايي هاي لازم را مي كرد بگذريم از اين كه در راه رودخانه چطور با امواج خروشان دست و پنجه نرم كرديم و پارو زديم . جاهايي كه امواج آرام مي شد هر كس مي خواست به داخل رودخانه مي پريد و شنا مي كرد و مساله عجيب اينكه عمق رودخانه در محلي با يك متر آن طرف ترش چندين متر تفاوت داشت در حالي كه سنگهاي كف رودخانه را مي شد رويت كرد و وقتي نگاه مي كرديم فكر مي كرديم كه بيش از يك متر عمق ندارد . دو ساعت در امواج خروشان رودخانه پارو زديم تا به انتها رسيديم و در انتها با جوجه كباب و ماكاروني پذيرايي شديم و سپس سوار بر اتوبوس به سمت هتل حركت كرديم در حين تور رافتينگ در نقاط مختلف رودخانه از ما فيلمبرداري كرده بودند و عكس هم گرفته بودند كه در انتها هريك ازعكسها را به قيمت 5 دلار و فيلم را هم به قيمت 30 دلار ابتياع كرديم ضمنا" هزينه تور رافتينگ هم براي هر نفر 40 دلار بود . در تركيه مراقبت از وسائل و پول و اشيائ قيمتي خيلي مهم است چون اسم تركها در اين خصوص بد در رفته است و براي همين ما در ابتداي ورود با شارژ 21 دلار يعني روزي سه دلار SAFE BOX اي را در اتاقمان كه يك صندوق رمز دار كوچك بود براي يك هفته اجاره كرديم . هزينه مكالمه تلفن از اتاق هتل با ايران براي هر دقيقه 1 دلار و استفاده از موبايل با سيم كارت ايران هم به اين صورت بود كه اگر از ايران تماس بگيرند دقيقه اي 750 تومان و اگر ما تماس بگيريم دقيقه اي 1500 تومان محاسبه مي شد . آب معدني كوچك در گرانترين مكانها 1 دلار بود كه ما اون را با 50 كروش هم خريداري كرديم (واحد پول تركيه ليره يا YTL است و پول خوردشان هم كروش است هر YTL يا ليره حدود 750 تومان ايران است ) آب جو 3 دلار ، بستني كيم 2 دلار و خودتان بقيه اش رو حدس بزنيد . بالاخره اتاق عليرضا اينا هم عوض شد اونهم با كمك همسر بنده كه تركي استانبولي و انگليسي را مي دانست البته اين را هم بگويم كه گرفتن اتاق با تور به شانس هم بستگي دارد ، ممكن است اتاقي در طبقه بالا رو به دريا داشته باشي يا اتاقي در طبقه پايين رو به ديوار ! كه البته بعد از مستقر شدن و سماجت مي شود اتاق بهتري را گرفت . دانستن زبان عامل مهمي در برقراري ارتباط با طرف مقابل است ، اگر نتواني ارتباط برقرار كني ممكن است خيلي چيزها را از دست بدهي ، نكته مهم اينكه در تركيه خانمها را بيشتر تحويل مي گيرند و درخواست آنها را زودتر اجابت مي كنند . ذائقه تركها با ايرانيها متفاوت است ادويه ها و طرز پختن غذاهايشان فرق مي كند و شايد از طعم غذاهايشان خوشتان نيايد همانطور كه ما براي چشيدن طعم غذاهاي ايراني لحظه شماري مي كرديم مثلا" برنجشان را دم نكشيده به خوردتان مي دهند و طعم جوجه كبابشان به مذاقمان خوش نيامد ، پيتزا تنها غذايي بود كه با اشتياق خورديم حتي آب معدني و نوشيدني هاي الكلي شان هم طعم متفاوتي دارد و آب لوله كشي شان هم قابل خوردن نيست و جگر گوسفند را هم در روغن سرخ مي كردند . نكته جالب توجه عدم وجود پشه و زنبور و ساير حشرات موذي در فضاي آنتاليا بود كه علت آن سمپاشي محيط با هواپيما بر روي درختان و شهر آنتاليا بود يعني محيطي عاري از آلودگي و تميز كه از فضاي باز آن بهترين استفاده را مي برديم .

روز سوم : AQUA LAND TROY طبق قرار ساعت نه و نيم صبح اتوبوس تور آمد و بعد از سوار كردن مسافرين از سه چهار هتل به سمت بلك كه محل پارك بود حركت كرديم و بعد از حدود يك ساعت رسيديم در ابتدا دستبند هايي به شكل ساعت هاي مچي دادند كه به دستمان بستيم كه جهت تردد از مبادي ورودي پارك بايد آن را بر روي صفحه ديجيتالي كه جلوي در قرار داشت مي كشيديم تا اجازه ورود بدهد بعد كليد كمدي را دادند كه وسائل را در آن قرار مي داديم و در قسمت ديگر SAFE BOX جهت قراردادن پول و اشيائ قيمتي و دوربين و ... پس از پوشيدن مايو وارد پارك آبي تروي شديم سرسره هاي آبي ، تونلهاي پيچ در پيچ و استخري كه موج توليد مي كرد و سرسره اي كه با فشار ما را سوار بر تيوپ به سمت بالا حركت مي داد هيجان انگيزترين آن سرسره اي بود كه آب در آن جريان داشت و تقريبا" در ارتفاع 50 متري با شيب بسيار تند بود . نمايي از اسب چوبي معروف تروي و به همان عظمت به عنوان ورودي سرسره هاي آبي به صورت يك ساختمان بزرگ حدود 10 طبقه ساخته شده بود و براي سوار شدن بر سرسره ها بايد از پله هاي آن بالا مي رفتيم ، از بالا سرسره ها با حالتهاي مختلف به پايين مي آمد ، يكي پيچ در پيچ و روباز ديگري به صورت تونل و تاريك كه وقتي وارد آن مي شديم هيجان سراسر وجودمان را مي گرفت و آنقدر پيچ مي خورديم تا به پايين برسيم و ما تمام اين سرسره ها را امتحان كرديم تيوپها به صورت يك نفره و دو نفره در پارك در اختيار مراجعين قرار مي گرفت . ( عکس در زیر ) در محل پارك مطلب دكتر هم بود و افراد مختلف خانم و آقا با كتف باند پيچي شده يا دست و پاي در رفته و باند پيچي شده به وفور يافت مي شد كه ديدن اين صحنه ها علاوه بر ايجاد وحشت به مراقبت بيشتر از خودمان كمك مي كرد . ورودي پارك با نهار براي هر نفر 45 دلار و نمايش دولفينها هم 10 دلار براي هر نفر بود . اينجا پوستمان حسابي سوخته است با تمام كرم هاي ضد آفتاب و برنزه اي كه استفاده كرديم بعد نوبت به نمايش دلفينها ، بچه نهنگها و شير دريايي رسيد صحنه هاي دلنشين حركات نمايشي آنها و صداي آواز خواندن دلفينها خستگي را مي زدود ، زيباترين صحنه اين نمايش نقاشي دولفين ها بود كه قلم مو بر دهان آن را خلق كردند كه اين نقاشي در انتها به مزايده گذاشته شد و به قيمت 120 دلار توسط يك روس خريداري شد . روز سوم : تور كشتي Bensu پس از صرف صبحانه راه افتاديم راه زيادي نبود تقريبا بعد از نيم ساعت به لنگر گاه كشتي حوالي ميدان جمهوريت رسيديم در بدو ورود به كشتي عكاسي ايستاده بود كه از هر گروه و خانواده اي عكس يادگاري مي انداخت . معمولا در هر توري از توريستها عكس مي انداختند و عكسها را بصورت معمولي يا روي بشقاب چاپ مي كردند و هر عكس را به قيمت 5 دلار و بشقاب را از 15 تا 25 دلار به فروش مي رسانند ( كاسبي خوبي بود ) البته اجباري براي خريد عكسها نبود و اگر شما از عكس راضي بوديد آن را بر مي داشتيد .‌ كشتي از سه طبقه تشكيل شده بود طبقه اول قسمت بار و ديسكو بود طبقه دوم محيط آرامتر و طبقه سوم هم كه رو باز بود براي حمام آفتاب بود . ميهمانان كشتي همه ايراني بودند و تنها راه شادماني شان را ديسكو كشتي مي ديدند و يكساعتي را در وسط كشتي رقصيدند پس از صرف نهار كه طبق معمول ماكاروني با مخلفات بود و واقعا" بي مزه بود برنامه هاي متنوع ديگري در كشتي اجرا شد كه از آن جمله مي شود به شعبده بازي و رقص عربي اشاره كرد ، در ميانه راه كشتي در نزديك آبشار دوندورا توقف نيم ساعته اي داشت و بعضي از مسافرين در آب شور درياي مديترانه به شنا پرداختند كشتي تا سواحل كمر رفت و اين رفت و آمد حدود 7 ساعت طول كشيد و جاذبه زيادي نداشت .

آبشار دوندورا

نكته اي كه در شهر آنتاليا توجهم را جلب كرد عدم وجود پليس با لباس فرم بود كه طبق اطلاعاتي كه بدست آوردم فهميدم كه پليس هاي آنتاليا با لباس شخصي رفت و آمد دارند . چون آنتاليا يكي از معروفترين شهرهاي توريستي دنياست گروههاي تروريستي براي كاهش ورود توريستها سابقا" در بعضي از نقاط آنتاليا كه توريستها در آن بيشر رفت و آمد دارند بمبهاي صوتي اي كار گذاشته اند كه ظاهرا تاكنون هيچ آسيبي به توريستها نرسيده است . ايرانيها در تمام نقاط آنتاليا ديده مي شوند كاملا متمايز و مشخص در پاركها ، هتل ها ، خيابانها و بازار و ... در آنتاليا هر كس سرش به كار خودش گرم است و در اين ميان تنها ايرانيها هستند كه هر صحنه جديدي را تا انتها تعقيب مي كنند تا دلتان بخواهد اينجا ديسكو و كف پارتي و ساير لوازم خوش گذراني مهياست و با خرج كردن حدود 40 دلار مي شود شبي بي نظير و خاطره انگيز داشت . روز چهارم به بعد : ( مراكز خريد )‌

LTBZara شعبه بنتون آنتاليا فروشگاه كيف در مركز خريد ميگروس

اينجا تا دلتان بخواهد ماركهاي معروف لباس و پوشاك و كفش يافت مي شود امروز ما را به فروشگاه لي وايز ( Levis ) بردند ساختماني دو طبقه كه جنس هاي تك سايزي كه مانده بود يا زده دار بود را حراج كرده بود به قيمتي حدود 20 دلار به بالا ، اما بقيه جنسها قيمتي بالايي داشتند مثلا" يك شلوار جين لي وايز اصل حداقل حدود 70 هزارتومان قيمت داشت بعد ما را به مركز خريدي به نام موبا (MUBA ) بردند ( مثل فروشگاه دي تو دي ايران بود اما با كيفتي كمي بالاتر ) كه مي شد جنسهاي مناسبي در آن پيدا كرد از حدود 10 دلار به بالا ، بعد راهي فروشگاه چرم آليس شديم . نمرديم و فشن هم ديديم روي سكو ها نشستيم و مانكن هاي زن و مرد حدود 15 دقيقه با لباسهاي چرم از جلويمان رژه رفتند اينجا فيلمبرداري و عكاسي آزاد بود بعد ما را به قسمت فروشگاهشان بردند در قسمت فروشگاه عكس و فيلم آزاد نبود ، يك پالتو چرم زنانه نظرمان را جلب كرد قيمتي حدود 750 دلار داشت كه فروشنده تا 400 دلار هم پايين مي آمد پالتوي پوست خرسي هم به قيمت 200 هزار دلار !! وحشتناك بود پالتو پوست يعني حدود 200 ميليون تومان قيمت يك خانه در تهران !!

Alice چرم چرم آليس

مناره هاي مسجد در كليه نقاط آنتاليا به چشم مي خورد جالب اينكه همين مناره مسجد كه به صورت تك در كنار گنبد مسجد هايش هست يكي از نماد شهر آنتالياست نماد ديگر شهر آنتاليا هم كه مربوط به قسمت قديمي شهر است و در كنار همين مناره ها هست برج ساعت شهر آنتالياست .

برج ساعت نماد شهر آنتاليامناره قديمي نماد شهر آنتاليا

ميدان معروف شهر ميدان جمهوريت و خيابان معروف آن خيابان ايشيك لار و بلوار آتاتورك است در ميدان جمهوريت كه در قسمت قديمي شهر قراردارد آثار تاريخي زيبايي به چشم مي خورد . معمولا تورها با مراكز خريدي قرارداد مي بندند و توريستها را به آن محل ها مي برند و از اين بابت درصدي هم عايدشان مي شود البته اين گونه مراكز خريد براي كساني كه دنبال اجناس خوب و درجه يك هستند محل مناسبي نيست و بهتر است به مراكزي كه در زير اشاره شده مراجعه كنيد و وقتتان را در اين اماكني كه تور برايتان در نظر مي گيرد تلف نكنيد . مراكز خريد خوب شهر آنتاليا مركز خريد ميگروس (MIGROS ) و 5M (مثل فروشگاه شهروند خودمان ولي خيلي باكلاس تر كه از شير مرغ تا جون آدميزاد در اون پيدا مي شود ) و مركز خريد دپو ( Deepo ) است كه در اين مكان ها مي توانيد ماركهاي اصل را خريداري كنيد البته تنها زماني مي توانيد براي خريد به اين مراكز برويد كه فصل حراجشان باشد وگرنه به صورت عادي براي ايرانيها اين مراكز قابل خريد نيستند چون مثلا" بايد براي خريد مثلا يه كفش معمولي ZARA يا آديداس حداقل 100 تومان پرداخت كنيد و قيمتهاي ماركهاي معروف را هم كه ببينيد دود از سرتان بلند مي شود قيمتهايي حدود 400 هزار تومان مثلا براي يك كفش ... بهرحال از بين مراكز خريد مركز خريد ميگروس شهر آنتاليا در مقايسه با ديگر مراكز خريد وسيع تر و بهتر به نظر رسيد و زمان حراجشان هم بود ، در طبقه بالاي مركز خريد ميگروس انواع مختلف شعب مواد غذايي به چشم مي خورد از جمله مك دونالد (McDonalds) و برگر كينگ (Burger King) و ... كه مسافرين خسته و گشنه را سرويس مي داد ، در نزديكي مركز خريد ميگروس ساحل كني آلتي است كه مي شود براي شنا و با اجاره كردن تخت به شنا بپردازيد .

مركز خريد دپو مركز خريد ميگروس  شعبه برگر كينگ در مركز خريد ميگروس شعبه مك دونالد در شهر

شهر آنتاليا و كلا كشور تركيه ميني بوسهايي دارد به نام دلموش كه هزينه آن حدود يك و نيم يتي ال است اتوبوس هاشون حدود يك يتي ال و تاكسي هايشان هم كه فقط دربست مي برند حدود 20 دلار براي هر مسير مي گيرند و تراموا هم در شهر در حال عبور و مرور بود ولي اثري از مترو در اين شهر نبود ظاهرا" به علت صخره اي بودن شهر مترو احداث نگرديده و تونلهاي زيرگذر شهر هم مدت زيادي طول كشيده تا احداث شده است .

تراموا در خيابان ايشيك لار آنتاليا

شعبه هاي برگر و بستني مك دونالد و كباب تركي و دونر در نقاط مختلف شهر دائر بود قيمت يك چيزبرگر مك دونالد تقريبا حدود پنج هزار تومان و بستني اون هم حدود هزار تومان است .

بستني مك دونالد چيزبرگر مك دونالد

براي سفر به شهر آنتاليا فعلا" بردن دلار به صرفه تر است اگرچه مراكز چنج در كليه نقاط شهر ديده مي شود مخصوصا در ميدان جمهوريت و خود فرودگاه آنتاليا البته خود هتل هم پول شما را چنج مي كند اما مثلا اگر در مراكز چنج 100 دلار شما را 128 ليره بر مي دارند در هتل 120 ليره ، در بيشتر مراكز خريد آنتاليا دلار را قبول مي كنند اما در بعضي فروشگاهها فقط ليره قبول مي كردند مثل فروشگاه Zara ضمنا وقتي فروشگاهي حراج كرده باشد اصلا" تخفيف نمي دادند مثل ايران يك كامپيوتر جلوشان گذاشتند و قيمت فيكسي را از شما مي گيرند .

در آنتاليا مثل تهران و خيلي از شهرهاي ايران و دنيا گربه زندگي مسالمت آميزي را با انسانها دارد .

گربه آنتاليايي

از بعضي از فروشگاههاي آنتاليا كه خريد مي كنيد پشت ويترينشان نوشته اند تاكس فيري و پس از خريد به شما فرمي را ارائه مي دهند كه نام و فاميلتان را در آن مي نويسيد و هنگام خروج از كشور تركيه حدود 4 درصد از كل مبلغ خريدتان را مسترد مي كنند . تمام اين سفر يك طرف Free Shop فرودگاه طرف ديگر ، انواع شكلاتها و شيريني ها و حتي عطر و ادكلن هاي اصل و جديد و مشروبات الكلي و غيرالكلي و سيگار و هزار خورده ريز ديگر اينجا يافت مي شود .

Free Shop Airport Free Shop

ساعت برگشت 5 صبح بود و ما را ساعت 2 به فرودگاه رساندند و ساعت 11 صبح تهران بوديم هواپيمايي Fly Air واقعا خساست به خرج داد صبحانه مان را هم همان نان و پنير دادند البته بيشتر پرواز را خواب بوديم .

در آنتالیا اگر فقط قصد تفریح دارید و بخواهید از تمام تورها استفاده کنید بردن 1000 دلار کفایت می کند ولی اگر قصد خرید داشته باشید باید به اندازه آنچه قصد خرید دارید همراه داشته باشید . ايران و تهران ، بوي زندگي در همين جا جاري است با همه محدوديتها و نابسامانيها البته با اميد به روزهاي بهتر و اينكه ايران مي تواند خود داراي بزرگترين صنعت توريسم باشد با تمام طبيعت بكر و ساحلهاي زيبايش و تمام آثار تاريخي و باستاني و تمدن كهنش در حالي كه همين شهر آنتاليا كه در واقع بجز ساحل هيچ ندارد شرايطي تصنعي را فراهم نموده تا مردم جهان اوقات خوشي را در مدت اقامت در آن سپري كنند اما ما با داشتن اين همه سرمايه خدادادي از آن محروميم .

پ . ن 1: اين پست به مرور تكميل مي شود و عكس هاي جديد قرار مي گيرد . پ . ن 2: اگر عکسهای جدید که در دوربین همسفر مان است بدستم رسید و حجمشان هم طوری بود که بشه اینجا آپلود کنم حتما می گذارم .

این هم چند عکس جدید

سکوی تماشاگران در نمایش دولفینها پارک آبی تروی تماشاگران در حال عکس گرفتن با شیردریایی و بچه نهنگ تماشاگران در حال عکس گرفتن با شیردریایی شیر دریایی با مربی اش بچه نهنگها با مربی شان اسب چوبی تروی مسیر بالارفتن برای سوار شدن به سرسره ها اسب چوبی تروی سرسره های آبی

استخر تولید موج البته عکس هنگام خاموش بودن دستگاه موج ساز گرفته شده است نمایی از سرسره های آبی

Labels:


Referring Sites

referer referrer referers referrers http_referer
©2004-2012 Hamsaafar - Weblog - All Rights Reserved