همسفر

با سرما چه کار می کنید ؟ همیشه وقتی می خواستم سردی هوا رو مثال بزنم با زمستان سال 1368 مقایسه می کردم اما سرمای امسال واقعا" تا مغز استخون آدم رو می سوزونه ! هر چی هم که بپوشی و از هر چی وسائل گرم کننده هم که استفاده کنی انگار آب در هاون می کوبی ! وقتی می گن آدم قندیل می بنده واقعا" مثال عینی اش رو در سرمای امسال می بینی ، اینطور که می گویند این سرما در نیم قرن اخیر بی سابقه بوده و دمای هوای تهران هم تا 15- درجه هم رسیده ، سردترین نقطه کشور هم که طرفهای لرستان هست تا 30- درجه رسیده جالبه دیشب کیش رو نشون می داد که مردم داشتند تو دریا شنا می کردند و از گرمای هوا لذت می بردند دقیقا" این مساله رو ما در ترکیه هم دیدیم در یک نقطه از کشور ترکیه مردم اسکی می کردند در حالیکه در آنتالیا داشتند حمام آفتاب می گرفتند و شنا می کردند . √ اونقدر که هوا سرده آب شیشه شور ماشین هم یخ زده ، البته تعویض روغنی ها یک مایعی دارند که اگر تو آب شیشه شور بریزید از یخ زدن اون جلوگیری می کنه ... √ یکی می گفت ول کن بابا تو هم یه ترکیه رفتی حالا هی بگو ! تو بالاترین هم که لینکش رفت یکی دو نفر که خیر سرشون خیلی دنیا دیده بودند !! گفتند که چقدر ندید بدید هستیم ! خلاصه اطلاعاتی که من راجع به آنتالیا دادم فقط جهت اطلاع اونهایی بود که قصد سفر به اونجا رو دارند و به جرات بگم تو اینترنت تا حالا سفرنامه به این مفصلی ندیده بودم این هم چند تا عکس دیگه از آنتالیا .

√ پس از رفتن احمدی نژاد برای تقدیم بودجه سال 87 به مجلس ، عده ای از نمایندگان بر سر لیوانی که احمدی نژاد در آن آب خورده بود و نیمه پر مانده بود و برای خوردن اون آب دعوایشان می شود و قصدشان از این کار هم متبرک شدن با آب لیوان ایشان بوده است و ظاهرا خود احمدی نژاد می پرد و بقیه لیوان را هم رو سر و صورتش می ریزد و می گوید متبرک شدم . ( از قول یکی از خبرنگاران ) حالا رای یادتون نره ...ههههه ... √ طبقه بالایی محل کارمون یه آدم دهاتی پولدار بی سوادی هست که اگر سر چهارراه وایسته برای عملگی هم نمی برندش و از این بساز و بندازهاست و تصمیمش از خرید واحد بالا هم این بوده که واحد پایین و بالایی خودش رو هم بخره و بکوبه و بسازه ولی وقتی تیرش به سنگ خورده و عدم تمایل فروش واحدی که مربوط به ماست رو دید به آزار و اذیت هایی اقدام کرده که ما رو مجبور به فروش اونجا بکنه که تاکنون هم موفق نشده بهرحال امروز دیدیم از سقف داره یک چیک چیک هایی می کنه و بعد دیدیم که سقف سه چهار متری ترک خورده و گلاب به روتون آب فاضلابش راه گرفته پایین ، قبلا" هم که در حال بازسازی و نوسازی واحدش بود تمام سقف محل کار ما رو دور تا دور با تیشه هایی که زده بود ترک انداخته بود این در حالی بود که نقاشی واحد ما هم چند روزی بود تمام شده بود ، حرص پول هم تمام وجودش رو گرفته قیافه اش هم از این غازقلنگ های مافنگی هست که تودماغی هم صحبت می کنه ، دو تا ماشین داره یه ماکسیما یه پرادو خودش می گفت : پرادو رو برای باغ لواسونم گرفتم از مال و اموالش هم خیلی تعریف می کنه از ویلای لواسونش هم اینطوری می گه : رو کوه یه ویلا ساختم با تمام امکانات وقتی تو استخرش وای می یستم تمام دورم شیشه هست و دریاچه لتیان و تمام لواسان رو می بینم ! البته برادرش تعریف می کنه که با تمام ثروتی که داره از برادر بیکارش به عنوان گچ کار استفاده می کنه و برادر دیگرش رو هم به بیگاری گرفته و به مادرش هم سالی سری نمی زنه !!! حالا این آقا فکر می کنه که خیلی پولداره ! سعی کردم هیچ وقت باهاش دهن به دهن نشم که چون خیلی رک صحبت می کنم و با کسی رودروایستی ندارم ممکنه یه چیزهایی بهش بگم که تا حالا کسی بهش نگفته ! از اون ور هم کسی رو می شناسم که 100 میلیارد تومن پول در گردش داره و این قدر هم تو قیافه نیست ... نمی دونم بعضی ها تا دو زار جمع می کنن چرا خودشون رو گم می کنن ... √ هرچی بدبختی هست برای بیچارگان و بینوایانه ! همین سرما ، فکر می کنید چند نفر رو به گریه انداخته همین الان که ما تو خونه گرم و نرممون نشستیم و نگران دو سه درجه گرم و سرد شدن خونه هامون هستیم سیل تو سیستان و بلوچستان خودمون ، زلزله تو اندونزی ، گردباد و طوفان تو آمریکا خیلی ها رو بی خانمان می کنه ، بم رو یادتونه ؟ و خیلی گرفتاریهای پیچیده دیگری که مردم باهاش دست و پنجه نرم می کنن ، آخر الزمان که می گن همینه !!!؟ √ پیش نیاد برای هیچ دوست و دشمنی ! برای ملاقات فامیلی که سکته مغزی کرده بود و برایم عزیز هم بود راهی بیمارستان شهدای تجریش شدم بیمارستان آموزشی که دانشجوهای انترن پزشکی توش می پلکن و از نظر من تا سی سال آینده فاقد وجاهت قانونی برای پزشکی هستن ، کلا از نظر بنده تجربه هست که یک نفر را پزشک می کند ولی ظاهرا این جوجه فوکولی های ریقو بعد از گرفتن مدرک دانشگاهی امر بهشون مشتبه می شه که دیگه آخر پزشکی هستن !!! به نظر من شاید که پرستار درخورترین اسمی باشه که بشه روی اونها گذاشت ، بهر حال خاطره بدی از بیمارستان شهدا داشتم بیمارستانی که حدود یک ماه در اون به علت بستری شدن پدربزرگم پرسه می زدم که نهایتا" هم به فوتش ختم شد این رو از بیمارستان شهدا بگم که همانطور که از اسمش پیداست ، آخرش شهیدت می کنن و به بهشت زهرا می فرستنت !! خلاصه بیمار ما که در اورژانس بود بعد از حدود پنج ساعت بدون هیچ گونه رسیدگی در گوشه ای افتاده بود و حتی یک سرم ناقابل هم بهش وصل نکردند البته می گفتند تا 48 ساعت برای سکته مغزی نمی شه کاری کرد !!!! حتی می گفتند که آی سی یو ما جا نداره و باید بفرستیمش بخش و نهایتا" با پرس و جو ده پانزده نفر از فامیل که اونجا بودند و هر کدومشون با موبایل در حال تماس با کسی بودند که در بیمارستانی آشنا داشته باشه و نهایتا" در یک بیمارستان پذیرش گرفتند . √ در حاشیه این ماجرا در اورژانس بیمارستان شهدا که منتظر بودیم یک دختر رو با تیغه کاتر در شکم آورده بودند که پدرش ماجرا را این گونه تعریف می کرد : دخترم از امتحان پیش دانشگاهی داشت برمی گشت که پشت حسینه ارشاد یک ماشین جلوی پایش ترمز می کند و با تهدید چاقو می خواهد که سوار ماشین شود و چون ممانعت دختر را می بینند تیغ را در شکمش فرو می کنند ، البته دختر جوان از حادثه جان سالم بدر برده بود ، امنیت اجتماعی رو داشته باشید ...

Labels: اجتماعی